باید درباره اسباب‌بازی کار اجتهادی کرد

  • شنبه, 13 خرداد 1396 16:17
  • بازدید 5192 بار

سلسله گفتگوهای تحلیل و آسیب شناسی وضعیت اسباب بازی

ایران سومین واردکننده اسباب‌بازی در جهان و بر اساس آمار شورای نظارت بر اسباب‌بازی، حدود 95 درصد اسباب‌بازی‌های موجود در بازار، خارجی است . انباشته شدن اسباب بازی فروشی ها از کالاهای وارداتی که متأسفانه اکثر آنها بسیار نامرغوب و بی‌کیفیت هستند و برپایه فرهنگ بیگانه‌ ‏‏طراحی ‏و ساخته شده‌اند، و با فرهنگ ملی و بومی ما بسیار فاصله دارد؛. مطالعات و تحقیقات موجود نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین گره‌های حوزه صنعت اسباب‌بازی در ایران، نبود نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی است.

پُرواضح است که « نداشتن تلقی پدیده فرهنگی از اسباب‌بازی» تا چه میزان می‌تواند پیامدهای ویرانگری را در عرصه‌های آموزشی، تربیتی، روان‌شناختی و فرهنگی برای نسل آینده کشور در پی داشته باشد. لذا این مساله از مهم ترین مشکلاتی است که والدین و در کل جامعه تربیتی و فرهنگی کشور با ‏‏آن مواجه ‏است. از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه ای در این خصوص با آقای محسن محلوجیان فعّال حوزه اسباب‌بازی ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان در این حوزه جویا، و سپس در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
برای کمک به تولید صنعت اسباب‌بازی چه فعالیتهایی را باید مد نظر قرار داد؟
 اگر در تقسیم‌بندی کلان، اسباب‌بازی‌ها را به دو گروه خلاقیّت و تفکر و بازی‌های فکری، و اسباب‌بازی‌های صرفاً سرگرم‌کننده تفکیک شود، 80 تا 90 درصد اسباب‌بازی‌هایی که صرفاً جنبه سرگرمی دارند، وارداتی و دقیقاً برعکس آن، 80 تا 90 درصد اسباب‌بازی‌هایی که جنبه فکری و آموزشی دارند، تولید داخلی است.
باید توجه کرد که در حوزه اسباب‌بازی‌ها برخی از تولیدکنندگان به دلیل معضلات حقوقی، ثبت، مالیات و این‌گونه مسائل، از درج برند خود روی محصولات خودداری می‌کنند؛ یعنی این قبیل محصولات تولیدی، بدون نام، برند، نشانی و شماره تلفن در بازار عرضه می‌شوند.
حقیقت مطلب این است که اگر ما صرفاً بخواهیم در حوزه تولیدات صحیح اقدام کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد.  ابتدا باید به سراغ شبکه توزیع رفته و سپس به تولیدکنندگانی که در حال فعالیت هستند کمک شود تا در حال ‌حاضر با موجودی خود تولید کنند؛ بعد از آن به سمت تولید با قدرت فرهنگی حرکت شود. مشکل صنعت اسباب‌بازی، معرفی تولیدات داخل نیست؛ بلکه طبق فرمایش رهبری «مشکل این است که تولید می‌شود؛ ولی در بازار وجود ندارد» چون طبق فرموده ایشان: «علت آن است که جنس قاچاق بازار را قبضه کرده است». پس هزینه تبلیغ عبث و بیهوده است. نیاز به شناساندن نیست. این تفکر اشتباه است که مطالبه ایجاد کنید، تا مغازه‌دار به دنبال جنس بگردد؛ هیچ‌گاه چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد. مردم در این زمینه مطالبه‌گری نخواهند کرد؛ بلکه اگر در مغازه اول و دوم کالای مد نظر خود را نیابند، هر آنچه را موجود باشد خریداری می‌کنند.
 در بازار اسباب‌بازی و تولیدکنندگان این حوزه، آیا به اسباب‌بازی به عنوان کالای فرهنگی نگریسته می‌شود؟
 در بحث فرهنگ ابتدا باید دید که فرهنگ را چه تعریف می‌کنیم. آنچه در دانشگاه‌ها به عنوان فرهنگ معرفی می‌شود، کاملاً مغایر با آن چیزی است که افراد ارزشی به عنوان فرهنگ تلقی می‌کنند. اگر امور فرهنگی را در حوزه هنرهای دستی و هنر تعریف کنیم، هر چند مسائل ارزشی و دینی در آن بیان نشده باشد، قسمت عمده کسانی که در حوزه آموزشی و فکری اسباب‌بازی فعالیت و تولید می‌کنند، کار فرهنگی می‌کنند.
در حال حاضر تولیدات‌ داخلی مطلوبی با نگاه ایرانی اسلامی در حوزه اسباب‌بازی در کشور وجود دارد؛ ولی این تولیدات در حد کتاب، یا نهایتاً پازل مقوایی، منچ و مار و پله باقی مانده است.
آیا نهادهای فرهنگی تاکنون پژوهشی داشته‌اند که کدام اسباب‌بازی با کدام ویژگی می‌تواند مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بازسازی و بازنمایی شود؟
تاکنون چنین اقدامی را ندیده‌ام که نهادی قصد داشته باشد با دید عمیق، محصولی را که قصد تولید آن را دارد بررسی کند که آیا درست است یا خیر و سپس روی شیوه‌های آن کار کند. حتی تولیدات ایرانی موجود نیز چنین پشتوانه‌ای ندارند و عموم تولیدات داخلی هم با طراحی کاملاً غربی هستند که صرفاً در کشور تولید مجدد می‌شوند؛ وگرنه شیوه بازی همان است.
مطلب دیگر اینکه کار اجتهادی درست و مناسبی در این زمینه صورت نگرفته است. زمانی، بنده در شهر قم همه کتاب‌هایی را که درباره کودک و تربیت کودک بود، خریدم. از میان آن 10 یا 12 جلد کتاب، هیچ‌کدام کار اجتهادی و دقیقی انجام نداده بود. بسیاری از این سخنان که در منابر بیان می‌شود، در حدّ حرف باقی می‌ماند و هیچ‌گاه به مصداق عملیاتی نمی‌رسند تا مصداق به ابزار تبدیل شود و ابزار به اسباب‌بازی.
چرا شورای نظارت بر اسباب‌بازی ارتباط جامعی با تولیدکنندگان ندارد؟
زمانی که نهادی وظیفه خود را نظارت تعریف می‌کند، یعنی خود را از تولیدکنندگانی که سال‌ها در عرصه تولید فعالیت می‌کنند، در جایگاه بالاتری قرار می‌دهد هیچ‌گاه نمی‌تواند ارتباطی با آن‌ها برقرار کند، حتّی اگر هزاران همایش سازنده هم برگزار کرده باشد. به هر حال افراد در همایش‌های شورای نظارت شرکت نخواهند کرد؛ چرا که نه زمان کافی دارند و نه کارایی احساس می‌کنند؛ این همایش‌ها در واقع صرفاً به جهت جمع‌آوری رزومه برای ارائه به مدیران بالادستی برگزار می‌شود؛
نقاط قوّت و ضعف در عملکرد نهادها و مجموعه‌های فرهنگی در این حوزه چیست؟
متأسفانه صداوسیما به ‌نحو احسن از تولیدات خارجی حمایت می‌کند. در کاریکاتوری که درباره «دوی ماراتن» دیدم، دو دونده در حال دویدن بودند؛ یکی همراه با فردی کت‌و‌شلوارپوش که دائماً او را حمایت می‌کرد و آب می‌داد و دیگری با فرد کت‌و‌شلوارپوشی که روی شانه‌های دونده سوار بود. روی یکی برچسب کارگر خارجی حک شده بود و دیگری کارگر داخلی. منظور این بود که این مسئول داخلی به جای کمک سربار شده است. از دیدگاه بنده در ایران، مسئول روی دوش کارگر داخلی سوار می‌شود و کارگر خارجی را حمایت می‌کند.
27 دی‌ماه تا 1 بهمن‌ماه 1395 هفتمین نمایشگاه اسباب‌بازی در کانون پرورش فکری برگزار شد. در بررسی دقیق نمایشگاه این نتیجه حاصل شد که 80 درصد نمایشگاه، تولیدات خارجی است. نکته‌ای هم که در این نمایشگاه وجود داشت، تراکم خانم‌های چادری بود که نشان می‌دهد عموماً از قشر مذهبی هستند. بنا به آمار، 98 درصد خرید محصولات داخلی را خانواده‌های مذهبی صورت می‌دهند؛ ولی دستگاه‌ها به جای پاسخ به مطالبه، رزومه‌سازی می‌کنند و کارها را کاملاً مغایر با واقعیت جلوه می‌دهند. چرا در کانون پرورش فکری، نمایشگاهی ایجاد می‌شود که غرفه‌های فاقد مجوز شورای نظارت بر اسباب‌بازی می‌توانند فقط با پرداخت 10 هزار تومان هزینه بیش‌تر به ازای هر متر مربع، به راحتی در آنجا شرکت کنند؟
همچنین نگاه عمیق به تولیدات، مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانیِ پیشرفت وجود ندارد. چون الگویی در کار نیست و متولّی نیز ندارد. شورای نظارت خود را نهادی نظارتی می‌داند؛ ولی حتی هنوز در زمینه اسباب‌بازی صنف و اتحادیه نداریم؛ اسباب‌بازی‌ها یا باید از اتحادیه خرازی مجوز بگیرند یا از پلاستیک‌فروشی‌ها.
نکته بعدی در خصوص مدارس و مهدهای کودک است. مدارس هیچ‌گونه اجازه و مجوزی را از آموزش و پرورش کسب نکرده‌اند که محصولی را در مدارس تبلیغ و معرفی کنند و حتی برای فروش بگذارند. مساجد نیز همین‌گونه هستند.


راهکار شما برای تولید اسباب‌بازی داخلی به عنوان محصولی فرهنگی چه می باشد؟ و نقش رسانه در این خصوص چیست؟
اگر فرض را بر این قرار دهیم که همه مسائل حل شده باشند، به آسانی و با یک بروشور می‌توان بحث آموزشی و علمی را حل کرد. آسان است که فکر کنیم همایش باشد یا کارگاه، آموزش یا بروشور، و کدام‌یک بهتر به نتیجه می‌رسد. این موضوعی فرعی است. بحث فرهنگی اسباب‌بازی چند موضوع دارد: شخصیت، استراتژی و ابزار. شخصیت یعنی ‌چه؟ شخصیت یعنی باربی، یعنی باب اسفنجی، پاندای کونگ‌فوکار. استراتژی یعنی ‌چه؟ یعنی سبک و مهارت زندگی. ابزار یعنی اسبابِ‌بازی؛ یعنی وسایلی که با آن بازی می‌کنند؛ یعنی توپ ماشین، کارت، تاس و این قبیل وسایل. با این نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی، کم‌اهمیت‌ترین مسئله، ابزار است. ابزار مرحله آخر است. اما آن چیزی که اکنون نگاه سطحی به آن وجود دارد و شورای نظارت هم بعضاً به آن نظارت دارد، بحث شخصیت است. که مبحث بسیار مهمی است. در حال حاضر 70 درصد اسباب‌بازی‌ها شخصیت خاص ندارد؛ ولی از شخصیت برای ترویج آن اسباب‌بازی استفاده شده است. برای مثال، لباسی که روی آن عکس باب‌ اسفنجی چاپ شده است که ثمره آن این است که:
1. تثبیت شخصیت شکل می‌گیرد.
2. سبک‌ زندگی شخصیت انتقال می‌یابد.
3. بازارسازی آتی با شخصیت صورت می‌گیرد.
بنابراین، نخست، تثبیت شخصیت ایجاد می‌شود، آنگاه کودک سبک ‌زندگی او را می‌یابد و سپس با بازارسازی‌های آتی که با آن می‌شود، تثبیت می‌شود. نقش صداوسیما در این عرصه بسیار پررنگ می باشد.
گروهی از شخصیت‌ها منفور شناخته شده‌اند و صداوسیما یا هیچ نهاد فرهنگی و رسانه‌ای دیگری نیز در این زمینه هیچ تبلیغی نمی‌کنند. برای مثال، درباره باربی هیچ تبلیغی دیده نمی‌شود. تنها جایی که باربی دیده می‌شود، یا در ماهواره است یا در اسباب‌بازی‌فروشی که به صورت غیرقانونی آورده شده است؛ ولی برخی شخصیت‌ها همچون باب‌ اسفنجی به وفور وجود دارند. در صورتی ‌که باب ‌اسفنجی از باربی خطرناک‌تر است و نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای روی آن مانور می‌دهند. در اینجا برخی از کسانی که کار فرهنگ‌سازی و تولید محتوا می‌کنند، باید روی این شخصیت‌ها کار کنند و زمانی که این شخصیت‌ها رد شد، شخصیت‌های دیگری پررنگ و جایگزین شود. مثلا شخصیت‌هایی نظیر پوریای ولی، شکرستان، ملیکا و کارتون شهید بابایی با اسم خلیج‌ فارس که صداوسیما می‌تواند روی آن مانور بدهد. چرا کارتون خلیج ‌فارس فقط دو مرتبه از تلویزیون پخش می‌شود، در حالی ‌که باب اسفنجی بارها به نمایش درمی‌آید؟
این همان فرهنگ‌سازی است که صداوسیما می‌تواند آن را انجام دهد. معرفی در قالب کارگاه، پوستر، همایش و مانند آن، امور فرعی است. باید روی شخصیت‌ها مانور داد و دست به دست هم داد؛ یعنی صداوسیما روی شخصیت‌هایی که تولید شده مانور دهد و سپس مدارس، معلمان و مربیان تأکید و آن موضوع را تفسیر و پرداخت کنند.
 انتظارات از نهاد یا مجموعه‌های فرهنگی در خصوص این گره فرهنگی چیست؟
آنچه اهمیّت دارد شبکه توزیع است. مهم‌ترین نکته و ابزاری که استعمار از آن استفاده و نفوذ کرد، شبکه توزیع بود. در شرایط کنونی دیده می‌شود که در بازارها کالای تولید انگلیس و آمریکا نیست؛ اکنون شرایط به گونه‌ای است که مواد اولیه و کارگر در شرق است. و تولید در شرق صورت می‌گیرد. بازار عرضه از شرق تا غرب را فراگرفته؛ ولی سود آن برای غرب است. این صرفاً با مدیریت شبکه توزیع است. یکی از نقاط مهمِ ورود و استعمار غرب نیز بحث اقتصادی و به دست گرفتن بازارها است. لذا بحث توزیع بسیار اهمیّت دارد و باید تقویت شود. در مبحث توزیع بسیاری اوقات نهادهای گوناگون ورود کرده و به صورت مُسَکِّن، صرفاً کار مقطعی انجام دادند. اما در واقع با این کار به  شبکه توزیع ضربات  مهلک زدند. رسالتی که ما باید برای خود تعریف کنیم، تقویت زنجیره تأمین است. زنجیره تأمین شامل تولیدکننده، توزیع‌کننده، فروشنده و مصرف‌کننده است و از تولیدکننده به مصرف‌کننده رساندن است. انتظار این است که هر کس می‌تواند قسمتی از زنجیره تأمین را ترمیم کند، دریغ نکرده و انجام دهد تا این زنجیره تامین بهبود یابد.
به نظر شما شبکه توزیع صنعت اسباب‌بازی چه مشکلاتی را به خود می بیند و چه راهکاری ارائه می دهید؟
گاهی اوقات توزیع کنندگان بزرگ که در واقع بُنَک‌دار هستند (تفاوت بنک‌دار و توزیع‌کننده این است که توزیع‌کننده می‌برد و پخش می‌کند؛ ولی بنک‌دار می‌نشیند تا از او بخرند) به سود اصلی دست می‌یابند و نه تولیدکننده. گاهی نیز تولیدکننده خودش کار فروش را انجام می‌دهد که این خود یکی از نقاط ضعف است. تولیدکننده‌ای که در حوزه فروش ورود می‌کند، اگر شبکه‌ توزیع و فروش داشته باشد، مشکلی ندارد؛ ولی اگر شبکه‌سازی نکرده باشد و صرفاً خود بخواهد این کار را انجام دهد، چند مشکل پیش خواهد آمد. نخست اینکه به دلیل به دست گرفتن تمام امور بوسیله خودش، از رشد کردن باز خواهد ماند و کسی نیز با او همکاری نخواهد کرد. چرا که با فروشنده‌ای که خود وارد بازار پخش و فروش شده است، هرگونه معامله‌ای نهایتاً منجر به ضرر است. تولیدکنندگان تخصص‌شان تولید است نه بازاریابی و فروش، و زمانی که به این عرصه ورود می‌کنند، کل نظام اقتصادی را خراب می‌کنند.
در صنعت اسباب‌بازی برندهای گوناگون شناخته شده نیستند. زمانی که فردی قصد خرید اسباب‌بازی دارد، به مکانی مراجعه می‌کند که برندهای گوناگون را دارد. درست شبیه مردمی که برای خرید به فروشگاه می‌روند که همه چیز موجود باشد و اگر اینترنتی باشد، حداقل ده نمونه انتخاب می‌کنند تا فقط متحمل یک هزینه ارسال شوند. لذا باید زنجیره تأمین را حفظ کرد، چرا که در زمینه اسباب‌بازی مردم برند خاصی را در نظر نمی‌گیرند که جستجو کنند و به آن سایت برسند. قطعاً این کار را نمی‌کنند. بنابرین، عاقلانه‌ترین راه حفظ زنجیره تأمین است.
 اشکال تولیداتی مثل عروسک دارا و سارا چه بود؟
 ساخت دارا و سارا از ابتدا کاری اشتباه بود. طبق فرمایش رهبری در سال 1392 که فرمودند: «یک شخصیت باید شخصیت‌پردازی و شخصیت‌سازی شود و 10 تا 20 فیلم و کارتون برای آن ساخته شود» در خصوص دارا و سارا نیز شخصیت صفری را تولید کردند که هیچ‌کس نمی‌شناخت. این یکی از پارامترهای حداقلی است. اگر این تولید شخصیت برای کارتون روباه و خروس که در حال پخش از تلویزیون است، صورت بگیرد موفّق‌تر خواهد بود؛ چرا که کیفیّت انیمیشن آن مناسب است، سناریوهای قشنگی نیز دارد و کودکان را جذب می‌کند.
تولید عروسک نیز چندان مشکل نیست. بسیاری اوقات تولید عروسک نیز لازم نیست؛ بلکه بکارگیری عکس روی دفتر، پتو، ملحفه، حوله یا تی‌شرت برای اثرگذاری کافی است و لازم نیست حتماً بازی کامپیوتری و انیمیشن برای آن ساخت.

در مجموع آقای محلوجیان راهکارهای ذیل را برای تحلیل و آسیب شناسی وضعیت اسباب بازی بیان کردند:
1-  طرح اجتهادی از سوی حوزه علمیه در خصوص اسباب‌بازی تهیه شود.
2- از مدارس و مساجد و حتی مهدکودک‌ها درکمک به ترویج صحیح صنعت اسباب‌بازی و هماهنگ با فرهنگ ایرانی اسلامی استفاده گردد
3-  بحث فرهنگی اسباب‌بازی به چند موضوع، شخصیت، استراتژی و ابزاربرای برنامه‌ریزی صحیح تفکیک گردد.
4- نهادها نباید خود را فقط نهاد نظارتی بدانند بلکه باید با برقراری ارتباط و همکاری با فعالان عرصه اسباب‌بازی، معضلات موجود در این حوزه را حل نمایند.
5- قانون مالکیت معنوی به‌ویژه در حوزه صنعت طراحی اسباب‌بازی وتولید آن تعیین تکلیف شود
6-  نظام توزیع سریع، اصولی و مناسب برای اسباب‌بازی از سوی نهادهای مسئول طراحی و اجرا شود
7-  صنف اسباب‌بازی فروشان و تولیدکنندگان آن ایجاد گردد

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید