دکتر محمد زمان رستمی در ابتدای مصاحبه در خصوص جایگاه استفاده از کالای داخلی در تحقق اقتصاد مقاومتی و با زاویه فرهنگی، نگاه کردن به این موضوع گفتند: این مبحث را باید بهصورت مبنایی بررسی کرد. در غرب این گونه نیست که برای پرورش نیروی نظامی از سن 18 یا 20 سالگی شروع کنند؛ بلکه از سنین کودکی اقدام به سرمایهگذاری میکنند؛ درحالیکه در ایران عکس این عمل اتفاق می افتد. تا پرورش نونهالان و سیستم آموزش و پرورش تغییر نکند به اقتصاد مقاومتی دست نخواهیم یافت. به تعبیر برخی صاحب نظران، صفات انسانی از سن 4 سالگی شکل می گیرد. اگر این صفات در دوران مدرسه شکل بگیرد، بعدا تغییر نخواهد کرد.
نکته دیگر اینکه غرب بهدلیل خروج از قرون وسطی و وقوع انقلاب صنعتی محیط های پساصنعتی را تجربه کرد و در اختراعات و اکتشافات پیشقدم شد؛ ازاینرو چهره جهان متحول شد و هرروز با اختراعات و نوآوری روبرو شد. از سویی میدانیم که نوآوری مطلوب فطری هر انسان است؛ لذا زمانی که کالای جدیدی در جامعه تولید میشود یک ایرانی در مقابل این کالا سر تعظیم فرود میآورد و خواستار آن میشود که این امری فطری است.
جامعه غرب روزانه کالاهای باکیفیتی را وارد بازار میکند که ترجیح هر ایرانی است و ازآنجاکه ما ازلحاظ فنی و علمی با غرب فاصله داریم، درنتیجه این گرایش و علاقه به کالای باکیفیت غربی در حال گسترش است.
اگر در روزگاری ما از تولید خودروی پراید رضایت داشتیم، اکنون از آن متنفریم؛ چراکه خودروی پژو را در مقابل آن می بینیم و اکنون نیز با گسترش روزافزون خودروهای باکیفیت نسبت به خودروهای بیکیفیت تنفر بیشتری پیدا کرده و به کالای باکیفیت علاقه نشان می دهیم.
باید دید که نظر اسلام چیست. آیا نظر اسلام قناعت به کالای موجود است یا دیدگاه تحولگرایانه را می-پذیرد؟ وقتی بیان می کنید اختراع واجب است و کیفیت کالا باید افزایش یابد و مسلمان باید دیدگاه علمی داشته باشد، این خود یک مبناست. یک مبنا نیز این است که با افزایش سن، مرگ ملموس تر می شود و لازم است برای بعد از مرگ اقدام و تفکر بیشتری در انسان شکل گیرد؛ و برای آبادی آن تلاش بیشتری صورت -دهد و در عین حالی که دنیا را آباد می کند میداند که باید از آن دل بکند. به فرمایش استاد مطهری: «تصوف آمد و گفت چون برای آخرت باید کار کنی، به دنیای خودت فکر نکن و درنتیجه کار نکن و تلاش نکن.» در واقع تفکر تصوف می گوید بر اسبی که نشسته ای، بنشین. اگر غرب نبود همچنان ما باید بر اسب می-نشستیم،
درنتیجه غرب رشد کرد و کالای باکیفیت ارائه کرد و تصوفی که کار نکرد و مردم را به آخرت تشویق کرد، جزء اولین مصرفکنندگان کالای غربی شد. جامعه اسلامی جامعه تصوف نیست، عرفان امیرالمؤمنین (ع) عکس این است، جامعه امیرالمؤمنین (ع) میگوید: «باید در تمام علوم سرآمد باشیم. دکتر رستمی در مورد اینکه چگونه میتوان گرایش به کالای خارجی را تغییر داد گفت: وقتی مردم عاشق فن و اهل کار بار نمیآیند، با دیدن کالای برتر به سمت آن میروند. تا زمانی که کیفیت کالای ایرانی مطلوب نباشد، نمیتوان مردم را مجاب کرد که کالای کم کیفیت ایرانی بخرند؛ چراکه امری غیرعقلانی است. تولیدکننده کالای داخلی خود، چه کالایی را میخرد؟ مدیر کارخانه خودروسازی، خودروی خارجی سوار میشود، تولیدکننده شامپوی ایرانی، شامپوی خارجی مصرف می کند. مسول در آمد زایی دانتشگاه قم در بخش دیگری از مصابه پیرامون خودباوری عرق ملی و رابطه آن با مصرف کالای ایرانی پرداخته و گفتند: باید نشان دهیم اگر نتوانیم روی پای خود بایستیم شکست خواهیم خورد. در ژاپن کودکان این گونه تربیت میشوند که به کارگر بودن خود افتخار می کنند. انسان ها اهل تفاخر هستند. در جمهوری اسلامی خواستیم تفاخر را کنار بگذاریم؛ اما جامعه آنقدر اسلامی نیست که این گونه کنیم و چارهای نیست جز آن که تفاخر را جهت دهیم. ما همیشه مسائل را بهصورت ایده آل بررسی میکنیم. در دوره ای در غرب بیان شد، شخصی که اتومبیل سوار میشود تفاخر ندارد؛ اما شخصی که سوار تراکتور میشود تفاخر دارد و درنتیجه سوار تراکتور میشدند؛ لذا تفاخر باید سمتوسو پیدا کند. اگر به دختر سوئدی گفته شود که از میان سهام کالای داخلی و طلا، یکی را انتخاب کند، او سهام را انتخاب خواهد کرد؛ اما اگر همین سؤال را از دختر ایرانی بپرسی او طلا را انتخاب میکند.
ورود کالای خارجی به معنای بیکاری است و این مفهوم را باید در کتاب، رسانه و مدرسه به کودکان القا کرد. علت نرخ بالای بیکاری در ایران واردات بی رویه است و ثبات نرخ ارز یکی از دلایل آن است؛ متأسفانه همین افراد متدین ما بهدلیل تغییر نرخ ارز بهشدت به دولت حمله میکنند. آیا این که طی ده سال نرخ ارز هزار تومان نگاه داشته شود کفایت می کند؟ افزایش نرخ ارز برای معادل سازی تفاوت میان تورم دو کشور کار درستی است. اگر میانگین تورم نرخ ارز ایران 15 درصد و تورم نرخ ارز آمریکا 3 درصد باشد، این بدین معناست که سالانه باید 12 درصد افزایش داشته باشیم. نرخ ارز را ثابت نگاه می داریم درنتیجه برای هیچ تولیدکننده ای مقرون بهصرفه نخواهد بود که سرمایه خود را در عرصه تولید وارد کند و مطلوب تر آن خواهد بود که بخرد و کالا وارد کشور کند؛ لذا از علل مصرف گرا شدن ایران و گرایش به کالای خارجی باثبات نگاه داشتن نرخ ارز است. دکتر رستمی نقش مسولین را در این زمینه مهم ارزیابی کرده و افزودند: در ایران میان حرف و عمل فاصله بسیار است. فردی که کار میکند محترم شناخته نمیشود؛ اما فردی که تنها در این رابطه سخن می گوید، مشهور و محبوب میشود. اینکه کارگران دیده نمیشوند؛ اما کسانی که سخن می گویند دیده میشوند، خود نوعی نفاق ایجاد می کند. برای حذف نفاق باید به خانه آنان رفت.در واقع اگر روزی شخصی در رابطه با تربیت اولاد سخن گفت، کافی است که به خانه او برویم و تربیت فرزندانش را مشاهده کنیم. کسی که عمل نکند، نمیتواند تأثیرگذار باشد. «ذات نایافته از هستی، بخش، چون تواند که شود هستیبخش؟ رستمی در خصوص نقش رسانه در ترویج فرهنگ مصرف کالای ایرانی گفت: رسانه باید در خدمت نظام آموزشی باشد. و نشان دهد خرید کالای داخلی به نفع کشور است. در خرید کالایداخلی باید نفع آن را بررسی کنیم و نسبت به آن علاقه پیدا کنیم. پس باید فیلم هایی با مضمون کارخانه دارانی بسازیم که در ابتدا کارگر بودند؛ کارآفرینانی که اشتغال ایجاد میکنند؛ رسانه باید این را به مردم القا کند که مصرف کالای ایرانی یعنی اشتغال. رسانه باید به مردم القا کند که بیکاری فساد را در آینده افزایش خواهد داد. این که نهایت خواست ما این است که در سیستم دولتی استخدام شویم، مطلوب نیست. در اوایل بحران اقتصادی غرب، نفت ایران بشکه ای 150 دلار فروخته می شد و درآمد نفتی ایران چیزی حدود 100 میلیارد دلار بود. درآمد ارزی که افزایش یافت، تماماً به واردات بدل شد. در خیابان ها شعار مرگ بر فلان سر می دادیم؛ اما از همان شرکت کالا می خریدیم. یکی از عواملی که باعث خروج غرب از بحران شد، تقاضای کشورهایی مانند کشور ایران بود. کشوری مثل ایران با پول داخلی خود غرب را از بحران خارج کرده و خود را در بحران گرفتار میکند. در خارج اشتغال ایجاد می کنیم و در داخل بیکاری را گسترش می دهیم. مشکل رسانه آنجاست که کمتر به کارخانه و صادرات توجه می کند و بهجای آن برخی کالاهای وارداتی را تبلیغ می کند.
دکتر رستمی در مجموع راهکارهای ذیل را در موضوع مصرف کالای ایرانی بیان کردند:
اصلاح نظام آموزشی و نشان دادن اهمیت تولید داخلی؛
اصلاح فرهنگ غلط متعارض دیدن کار با توجه به آخرت؛
سمت و سو دادن به فرهنگ تفاخر در جهت تولید؛
تولید کالای با کیفیت و نشان دادن تولید کنندگان کالای با کیفیت به عنوان جهادگران خط مقدم؛
تبیین مضرات استفاده از کالای خارجی در کتاب و رسانه از کودکی؛
افزایش آگاهی مردم جهت عدم مقابله با اصلاح ساختارهای اقتصادی مثل توجه به لزوم بالا بردن نرخ ارز؛
رونق بخشی به تولید داخلی با پایین آوردن هزینه تولید، حذف نظام بروکراسی، بستر سازی برای صادرات و مقابله با قاچاق؛
مدیریت تقاضا با مذموم نشان دادن استفاده از کالای لوکس؛
پرهیز رسانه از تبلیغ کالای خارجی و تلاش برای تبیین منافع استفاده از کالای داخلی؛
استفاده مسئولین از کالای داخلی بهصورت واقعی؛
برای تهیه این محصول می توانید با دفتر پژوهش نامه به شماره 02532910663 تماس حاصل نمایید