صراط مبین : مشکل خارج شدن مساجد از محوریت بافت شهری از کجا آغاز شد ؟
مشکلات از اینجا ایجاد شد که ما خواستیم وسط یک زندگی مدرن و یک شهرسازی مدرن، مسجد راه بیندازیم. این مشکل از اینجا پیش آمد که طرح ساماندهی شهری جدید به مسجد به عنوان قلب تپنده بافت و شهر اصالت نداد. اینجا سؤال پیش میآید که طرحهای جامع چه اصالتی به مساجد دادند؟ خود این بحث باید بررسی شده و یک مقاله بشود یعنی در دورهی رضاخانی از سال 30 که طرحهای تفصیلی برای توسعه شهرهایی مثل اصفهان و قم و تهران آمد چه جایی برای مسجد گذاشتند؟ وقتی داشتند طرح توسعه شهری را با سرعت بسیار زیاد و با نگاه صنعتی شدن میپیمودند، وقتی ما داشتیم حصارهای شهر قاجاری را تخریب میکردیم تا شهرهای جدید بسازیم، آن طرحها چه اصالتی به جایگاه مساجد دادند؟
صراط مبین : با توجه به نکات بیان شده ،امروز و در این نظام چه کسی باید به این نگاه شهرسازی مدرن پایان دهد ؟
در اینجا این بحث پیش می آید که متوّلی مسجد کیست، آیا همان مسکن و شهرسازی که طرح توسعه داده است یا آیا همان نهادی که موظف شده توسعه بدهد یا اداره اوقاف، کدام نهاد موظف است آن را کنترل کند؟ غالباً خصوصأ بعد از جمهوری اسلامی قائل بر این بودند که مردم مساجد را بسازند؛ چون قاعده مسجد بر وقف مالکیت ندارد. مسجد هیئت امنایی و ملک خدا است. وقتی مسجدی وقف میشود، این وقف کار دست سیستم میدهد.
مسجد را مردم باید بسازند. سؤالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا مردمی که در طرح نظام مدرن که جای مسجد در آن مشخص نبود آمدند مسجد را وقف کردند و ساختند، جای مسجد کارشناسی شده بود؟ آیا این مسجدی که ساخته شده از نظر کاربردی ، حداقلهای یک مسجد را دارد؟ یکی از آوردههایی که ما در مساجد اسلامی- ایرانی داریم بحث حیات یا میانسرا و شبستان است ؛ دو فضا برای ما مشخص است: فضایی مثل حیات که اصطلاحاً به آن فضای نگاتیو و فضای منفی میگوییم. فضایی هم به نام فضای کاربردی و شبستان که نماز در آن اتفاق میافتد. حیات یک فیلتر برای صدا و رفت و آمد است؛ یعنی اگر شما بخواهید از هر خیابانی در آن حیات بیایید با یک اصولی باید به شبستان بیایید؛ اما نظام شهرسازی جدید دیگر این فیلتر را ندارد یا فیلترش خیلی کوچک است. ما از این مسجدهای کوچک فراوان دیدیم که خود همین مشکل ساز است؛ یعنی وقتی مردم مستقیماً از خیابان به مسجد آمدند، اولین ضررش این است که حداقلهای احکام مسجد رعایت نمیشود؛ مثلاَ غالباً آن هفت قدمی که کف پا را پاک میکند، هنگام خروج از سرویس بهداشتی اتفاق نمیافتد. ما در مسجد جامع اصفهان میبینیم که سرویس بهداشتی را در هشتی بیرونی می اندازند تا نمازگزار قدم بزند و هشتی را رد کند؛ لذا خیلیها برای حیات مسجد صیغه مسجد نمیخوانند بلکه فقط برای شبستان میخوانند؛ اما در اینجا این سلسله مراتب رعایت نمیشود؛ یعنی میخواهم بگویم بحث جانمایی مسجد و فرم خود مسجد بسیار مهم است.
حالا که شهر توسعه پیدا کرده و سه برابر قبل شده، آن مسجد جامع و مصلا کجا است؟! اینها مشکلات شهرسازی است که بر سر مسجد بلا آورد. ما که 1400 سال شهرسازی میکردیم، مگر قبلاً توسعه نمیدادیم؟ ولی این دفعه به مسجد اصالت و جایگاه ندادیم و حالا داریم دنبال مقصر میگردیم.
صراط مبین : در وضعیت کنونی وبا وجود مشکلاتی که بیان نمودید ، با چه راهکار ، سیاست و راهبردی می توان در این مدل شهرسازی مدرن به مسجد اصالت داد؟
یک شهرساز اگر هیچ چیز بلد نباشد، درست یا غلط، یک چیز را خوب یاد گرفته است و آن اینکه ماشین حسابی ، حساب میکند؛ یعنی ماشین حساب را برمی دارند و میگویند چند نفر جمعیت در چقدر مساحت هست؛ یعنی دسترسیها و ترافیک و عرض معبر را تراکمی بررسی میکنند و متأسفانه طراحی معماری و شهرسازی و طراحی منظر نمیکنند! نسبت نفر آدم و نسبت نفر خدمات را با ماشین حساب محاسبه میکنند. حالا این مسجد را کجا طراحی میکنند؟ اگر مسجد را طراحی کردند، آیا آن دسترسیها وجود دارد؟ نمیگویم شهرسازی را عوض کنیم و به سبک قدیم طراحی کنیم، ولی برای جایگاه مسجد نسبت به انبوه جمعیت ، طراحی دقیق کنیم. مشکلی که امروز هست این است که ما اصلاً نسبت به انبوه توسعه شهر و مساجد تناسبی نداریم؛ یعنی یا اصلاً هیچ مسجدی در محله ای نداریم، یا یکجا در بافت جدید شهری دو سه باب مسجد در کنار هم داریم؛ آن هم به خاطر اینکه شخص پولداری بوده یا به خاطر رقابت بوده است که فرد بگوید پدر من هم پولدار است و ما هم سرمایه داریم و یک مسجد هم ما میسازیم؛ لذا میبینید چند باب مسجد در کنار هم هستند. یا اینکه مسجدی که ساختند یک مسجد از سر باز کنی بوده است و اصلاً نسبت جمعیت و تراکنش به مساحت مسجد آن منطقه نمیخورد. شما یک منطقه را آپارتمان نشین کردید و آپارتمانهای شش طبقه ساختید، بعد نسبت به آن هزاره یک مسجد 300 متری ساختید! بر فرض اینکه ده درصد آن منطقه هم بخواهند برای نماز ظهر و مغرب حضور پیدا کنند آن مسجد گنجایش ندارد تا چه برسد به اینکه بخواهد یک مراسم آیینی اتفاق بیفتد!
پس اگر قرار باشد اصلاحی اتفاق بیفتد باید نقشههای جدید شهری را مقابلمان بگذاریم و جانمایی مساجد و نسبت تراکم جمعیت و تعادل بین فضای سرانهی مسجد و جمعیت آنجا را ببینیم. این مبتدیترین و شاید شیکترین و سطح پایینترین کار است؛ یعنی پلانی نگاه کنیم؛ چون بحث ما در مسجد بحث کیفیت دسترسی و بحث جایگاه مسجد است. بعد باید لایه بگذاریم و بگوییم در لایه رنگی جمعیتی، مسجد شما در بافت است.
دومین مقولهای که باید بررسی کنیم بحث کیفیت مساجد است و اینکه چه کسی آن را ساخته است؟ آیا دولت ساخته است یا مردم ساختهاند؟ مردم چه ارتباطی با آن مسجد دارند؟ آیا این مسجد را از خودشان میدانند؟ اگر مسجد را از خودشان بدانند چون ملک خدا است کسی نمیتواند ادعای مالکیت مسجد را بکند؛ ولی ما باید این جریان را بررسی کنیم که نوع ارتباط کیفی مردم و تجمع در آنجا نسبت به این مساجد چگونه است؟
مقوله دیگر خدمات فرهنگی مساجداست ؛ به این معنا که مثلاً آیا مسجد باید ساختمان متعددی داشته باشد که درباره همه این امور پاسخگو باشد یا مسجد باید طراحی روان و سادهای داشته باشد.
جانمایی صحیح و ایجاد تعادل بین فضای مسجد با سرانه جمعیت
دیزانی : ابتدایی ترین کار برای مساجد، جانمایی صحیح و ایجاد تعادل بین فضای مسجد با سرانه جمعیت است
متن زیر حاصل گفتگوی صراط مبین با مهندس دیزانی استاد معماری دانشگاه قم است که در آن شرایط لازم جهت ارتقاء کارکردهای نهاد مقدس مسجد از نگاه معماری مورد بررسی قرار گرفته است.